خواب
آوش صبحها دیر از خواب بیدار می شه حدود ساعت 10 و نیم تا 11 و ظهر ها هم یک ساعتی به خاطر اینکه مامان خسته است و بتونه استراحت کنه مجبوره بخوابه البته اگه نخوابه بداخلاق می شه اما امان از شب که تا هر ساعتی که مامان بابا بیدارن اونم می خواد بیدار باشه و کلی ماجرا داریم واسه خوابیدن
مرحله یک کلی تو رختخواب باید از سر و کول ما بالا بره بپر بپر کنه و تموم عروسک ها که شامل آنا ، جیجی ، هاپو می شه فعلا و هر روز هم به تعدادشون اضافه می شه بیان تو رختخواب کنار آوش بعضی وقتا تفنگ و ماشین و این جور چیزا هم پیدا می شه .
مرحله دو بعد خاموش کردن چراغ اتاق به وسیله آوش
مرحله 3 آب خواستن که اگه دقیقا همین الان هم آب خواسته باشه باز هم باید آب بخوره
مرحله 4 یه مرحله غر غر بابایی و دعوا
مرحله 5 گریه کردن آوش و ناز کشیدن مامانی که مرحله 4و 5 ممکنه تا این مرحله چند بار اتفاق افتاده باشه بستگی به حوصله بابایی داره
مرحله 6 شروع قصه گویی هرچی قصه بلد هستیم از حاچی عمو جواد تا قصه جوجه رنگی تا قصه بچه جون و قصه مامان بابا که اتفاقات روز را مرور می کنه
مرحله 7 آوش بخواب دیره
مرحله 8 رفتن باب به جای مامان تو تخت آوش چون دیگه دیروقته و ومامان باید صبح زود بیدار بشه
مرحله 9 یه دعوای دیگه از بابا و آوش
مرحله ده عمو می گه بخوابین و آوش هم بگه عمو بابا لالا مامان لالا آنا لالا ، جیجی لالا، هاپو لالا و اگه یکی از این عروسک ها نباشن باید بیان تو اتاق بخوابن و در نهایت آوش لالا همه لالا