آوشآوش، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

بهشت خونه ما

ماهگرد نهم ( نه ماهه شدم)

1392/9/24 23:23
نویسنده : مامان نی نی
273 بازدید
اشتراک گذاری

امروز من نه ماهه شدم.لبخند

خیلی زودتر از آن چیزی که فکر می کردم گذشت نه ماه تمام از اولین باری که لمست کردم گذشته، اینقدر دوستت دارم که هیچ وقت هیچ کسی را نمی تونم اینطور دوست داشته باشم. آوشم الان 2 هفته می شه که ناچارم به خاطر کارم ساعتها از تو دور بمونم اما همه وجودم با تو می مونه.

پسرم بعضی وقتا ناراحت می شم که مشغولیت های کار و زندگی روزمره من وقت کمتری به من می ده که با تو سپری کنم. اما بدون که مامان با همه وجودش دوستت داره.

این را مامانی از ته ته دلش واسه من نوشته بود.منم مامانی را دوست دارم مامانی من هم وقتی تو می ری سر کار دلم واست تنگ می شه اما خونه مامان لیلا را هم دوست دارم.اونجا می رم تو حیاط و بازی می کنم.بعضی وقتا هم با بابایی می ریم پارک جای همه نی نی ها خالی! یعنی وقتی من لالایی دارم بابایی من را اینقدر توی پارک با کالسکه می چرخونه که هم خودش سرگیجه می گیره ،هم من می خوابم.

الان من دیگه بزرگ شدم که می تونم خیلی از چیزهایی که می خوام داشته باشم یا دوست دارم انجامشون بدم را با زبان ایما واشاره به مامان و بابا بگم.دائما دستم را به لبه مبل ، میز و هر چیزی که بتونم می گیرم و می ایستم بعضی وقتا چند قدم هم راه می رم اما هنوز نمی تونم بدون کمک بایستم.دوست دارم دائم حرکت کنم از این طرف به اون طرف ، بازی مورد علاقه من پاره کردن دستمال کاغذیه بعضی وقتا یواشکی یه تکه از اون را هم می خورم.بد مزه هم نیستاچشمک

چنتا کلمه ناقابل هم می گم که آگا ، گل، دددد، بووه قابل فهم ترین کلمه هام هستند. هنوز نمی تونم بابا یا مامان بگم.

کم کم دارم یاد می گیرم دست بزنم ،از موزیک خوشم میاد و بعضی وقتا دوست دارم باهاش برقصم اما هنوز خیلی خوب بلد نیستم دارم تمرین می کنم که زودتر یاد بگیرم.

راستی امروز با خاله صدیقه و بابایی رفتیم مرز بهداشت وزنم 10 کیلو و 800 گرم شده وقدم هم 7 سانتی متر بلند تر از دو ماه قبل شده .خلاصه کلی بزرگ شدم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

عمه لادن
25 آذر 92 16:18
عزیزم ایشالله هر روزت پر از شادی باشه
مامان نی نی
پاسخ
سلام عمه لادن همه روای تو هم خوف خوف خوف باشه ایشالا غم تو دلت نیاد
خاله اکرم
25 آذر 92 22:45
عزیزم چقد زمان زود می گذره.هر چند ما آدمها کمتر فرصت کنار هم بودن رو داریم ولی دلمون همیشه کنار هم هست منم در تمام این مدت به فکر تو هستم و همیشه برات دعاهای خوب می کنم. خاله جون انشااله همیشه سالم باشی و در کنار مامان و بابا و بقیه خوش بگذره
خاله اکرم
25 آذر 92 22:45
عزیزم چقد زمان زود می گذره.هر چند ما آدمها کمتر فرصت کنار هم بودن رو داریم ولی دلمون همیشه کنار هم هست منم در تمام این مدت به فکر تو هستم و همیشه برات دعاهای خوب می کنم. خاله جون انشااله همیشه سالم باشی و در کنار مامان و بابا و بقیه خوش بگذره
مامان نی نی
پاسخ
سلام مرسی خاله اکی بابت همه دعاهای خوف خوف خوفت
خاله حدیثه
9 دی 92 14:42
عزیز دلم مبارک باشه . ایشالله 120 ساله بشی نفسم
مامان نی نی
پاسخ
مرسی عزیزم
مثل هیچکس
27 دی 92 10:50
9 ماهگیت مبارک
مامان نی نی
پاسخ
مرسی عزیزم